دانلود رایگان متن کامل کتاب الکترونیک
با گامهای همیشه بیا - موریس بلانشو/ پرهام شهرجردی
برای او که به او میگویم او
برای او که به من میگوید او
*
اینجا، آخرین سطرهای «حکمِ مرگ» یا «ایستِ مرگ» موریس بلانشو را بازنویسی – این زبانی – میکنم. چرا؟ چون این «او» را دوست میدارم. این سوم شخصِ نامشخص. این نامعینِِ تعریف گریز. این راز و این باز را که همضمیر با او، چیزی از اوست و شاید، خودِ اوست. شاید. بی جهت نیست که سطرهای پیشین را به قرینهی او حذف کردهام تا هر تاویل و برداشت را – تا جای ممکن، تا جای ناممکن حتا – از اینجا به بعد ملغی کرده باشم.
*
از او نامی نمیبرم. او نامِ خودِ اوست.
*
نوشتن همگام با او که به هر آمدن گام تازهای میدهد: جلوتر از هر نوشت گام برداشتن.
*
دریدا در «حوالی» یادآوری میکند که منِ اینجا نمیگوید« بیا». بلکه «تا ابد به او میگوید: بیا». انگار چیزی از «بازگشتِ ابدی» درینجا جاریست: تا به ابد آری گفتن به هرآنچه بود، بود را هست خواستن، همیشه خواستن و همه را بازخواستنِ، حتا آن بدبختیی بی حد و حصر. آری گفتن، آری، به این تکرار شادان: تا ابد به او میگویم: بیا!
*
۲۲ سپتامبر سالی از سالها، جایی ازین دنیا، موریس بلانشو به دنیا میآمد. امروز همان روز است. «او» تا ابد اینجاست. خودم هم که انگار کلمهای بیشتر نیستم. ابدیت همینجا بود.
با گامهای همیشه بیا - موریس بلانشو/ پرهام شهرجردی
برای او که به او میگویم او
برای او که به من میگوید او
*
اینجا، آخرین سطرهای «حکمِ مرگ» یا «ایستِ مرگ» موریس بلانشو را بازنویسی – این زبانی – میکنم. چرا؟ چون این «او» را دوست میدارم. این سوم شخصِ نامشخص. این نامعینِِ تعریف گریز. این راز و این باز را که همضمیر با او، چیزی از اوست و شاید، خودِ اوست. شاید. بی جهت نیست که سطرهای پیشین را به قرینهی او حذف کردهام تا هر تاویل و برداشت را – تا جای ممکن، تا جای ناممکن حتا – از اینجا به بعد ملغی کرده باشم.
*
از او نامی نمیبرم. او نامِ خودِ اوست.
*
نوشتن همگام با او که به هر آمدن گام تازهای میدهد: جلوتر از هر نوشت گام برداشتن.
*
دریدا در «حوالی» یادآوری میکند که منِ اینجا نمیگوید« بیا». بلکه «تا ابد به او میگوید: بیا». انگار چیزی از «بازگشتِ ابدی» درینجا جاریست: تا به ابد آری گفتن به هرآنچه بود، بود را هست خواستن، همیشه خواستن و همه را بازخواستنِ، حتا آن بدبختیی بی حد و حصر. آری گفتن، آری، به این تکرار شادان: تا ابد به او میگویم: بیا!
*
۲۲ سپتامبر سالی از سالها، جایی ازین دنیا، موریس بلانشو به دنیا میآمد. امروز همان روز است. «او» تا ابد اینجاست. خودم هم که انگار کلمهای بیشتر نیستم. ابدیت همینجا بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ما را از نظرخود مطلع کنید