جهانِ نَغمهگر و هَمآهنگِ انسانی (رسالهای پیرامون ضرورتِ تکاملبخشی به هنرِ موسیقی در ایران)- احسان طبری |
دانلود رایگان متن کامل کتاب الکترونیک
جهانِ نَغمهگر و هَمآهنگِ انسانی
رسالهای پیرامون ضرورتِ تکاملبخشی به هنرِ موسیقی در ایران
احسان طبری
رسالهای پیرامون ضرورتِ تکاملبخشی به هنرِ موسیقی در ایران
احسان طبری
یا
سخنی دربارۀ این رساله:
نظریاتِ علمی "احسان طبری" پیرامونِ ضرورتِ تکاملبخشی به موسیقی در ایران که دراین مجموعه گردآمده، حاصل متنِ دو سخنرانی ایشان در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ است که در همان سالها بهصورت جداگانه از نوارِ صوتی پیاده و منتشرشده بود. متنِ این دو سخنرانی بررویهم، در واقع رسالۀ واحدی در حوزۀ هنرِ موسیقی را تشکیل میدهد، آنهم در مقطع یا تقاطعی چون انقلاب سال ۱۳۵۷ که هنرِ متعهّد با قوای مادّی تاریخ به دیدارِ هم رفته و هممضمون میشوند.
طبری در توضیحی بر متنِ سخنرانی دوّمِ خود نوشتهاست: "همین موءلّف یکبار دربارۀ موسیقی در یکیاز دفاتر شورای هنرمندان ونویسندگان اظهارنظر کرده و در این گفتوگو، مطالبِ آن نوشته، تنها در مواردِ نادری که ضرورت شده، بهمیان آمده است. لذا این دو نوشته مکمّلِ یکدیگرند و مباحثِ آنها یکسان نیست".
طبری در بخشِاوّلِ این رساله، ضمن بررسی سیرِ تاریخ موسیقی در ایران و برشمردنِ برخی ویژگیها وضعفها ازجمله مونوفونیک(تکصدایی) بودنِ موسیقی وفقرِ مضمونی و مایۀ نُدبهآمیزِ نَغَماتِ ایرانی؛ ضرورتِ تدوینِ تاریخ تکاملِ سیرِ موسیقی، ژانربندی علمی و نوین، و بسط و تکاملِ موسیقی ایرانی را مورد توجه قرار میدهد. طبری رسالۀ خود را مقدّمهای برای طرح پرسشِ "چه باید کرد؟" برای پژوهشگران و متخصّصانِ این رشته مهمّ ِهنری عرضه میکند و در انتها میپرسد: "آیا موسیقیِ یکصداییِ[مونوفونیکِ] مشرقزمین میتواند هنوز در درونِ قوانینِ ویژۀ خود امکانِ گسترش و بالِش داشته باشد، یا تنها نجاتِ آن، شرکت در فرهنگِ عالیِ موسیقیِ کلاسیک و جهانی با انبانی از نغمههاست؟"
در بخشِ دوّم، صاحبِ این رساله در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۶۰ در سخنرانی دیگری "با حضورِ جمعی موسیقیدانانِ جوان" نظراتِ خود را در زمینۀ موسیقی ایران و جهان بسط داده است. طبری در چارچوبِ پاسخ به پنج پرسشِ طرح شده ازسوی حاضرین در جلسه، میکوشد تا با مراجعه به آرای مارکس، انگلس، لنین، فیثاغورث، ارسطو، گوته،... و با اشاره به وضعیتِ موسیقی در ایرانوجهان و ازجمله در اتّحادِ شوروی و غرب، جایگاه و نقشِ والا و انسانی موسیقی را تبیین کند. طبری در این بخش از رسالۀ خود یادآور میشود که "راهِ اساسی تکامل، همان تکیه به کوهِ خارائینِ هنرِ کلاسیک و ارثیّۀ باخها، موتزارتها، بتهوونها، برامسها، مندلسونها، چایکوسکیها، گلینکاها، واگنرها، و نیز به هنرِ خلقی ملّتهای گوناگون ساکنِ شوروی است."
احسان طبری در این رساله، ضمن تعریفی از "فوتوریسم" (هنرِ آینده) و "مدرنیسم" (هنرِ مدرن)، راهکارهایی را برای تکاملِ سالمِ موسیقی در ایران ارائه داده و با پیوندزدن بحثِ علمی خود با "پندارهای زرّینه"، تصویری آرمانی، با شکوه و اِستِهتیک از "جهانِ نغمهگر و همآهنگِ انسانی"در افقِ آیندهرا برای خواننده ترسیم میکند. موسیقی "در این کوهسارانِ سنگیده و بیقلبِ جهانِ سرمایه"، از نگاهِ احسان طبری چیزی نیست جز "ضربانِ رنجِ انسانی"!
گسترۀ وسیع دانشِ موسیقایی احسان طبری درحوزۀ سازشناسی، ظهورِ سبکها و مکاتب، و همچنین مفاهیم و مقولاتِ تخصّصی موسیقی غربیوشرقی، و نیز شناخت او از موسیقیدانانِ ایرانوجهان -بهرغمِ فروتنیِ صادقانه و مکرّری که دراین رساله ابراز میدارد-، بهراستی حیرتانگیز است.
کتابِ کمحجم و گرانسنگی که اینک در پیشِرو دارید، حاوی یکی از ارزشمندترین رسالههاییاست که در زمینۀ هنر و تاریخِ موسیقی و راههای تکاملِ آن در ایران بهنگارش درآمده و با گذشتِ چهاردهه میتواند مورد بهرهبرداری هنرجویان، دانشجویان و اساتیدِ رشتۀ موسیقی قرارگیرد.
سرچشمۀ متن بخشِ اوّل رساله با عنوان "برای یک سیرِ تکاملیِ سالم در موسیقی کشورِ ما"، فصلنامۀ شورای نویسندگان وهنرمندان ایران (دفتر اوّل، پاییز ۱۳۵۹)، و متن بخشِدوّم رساله با عنوان "گفتوگوییبا موسیقیدانانِ جوان دربارۀ هنر وموسیقی" از مجلۀ دنیا (شمارۀ ۲، اردیبهشت ۱۳۶۰) برداشت و ویرایش شده است.
عنوان کتاب (جهانِ نَغمهگر و هَمآهنگِ انسانی)، تعبیرِ زیبای احسان طبری در بخشِ دوّم رساله برپایۀ این نظریۀ فیثاغورث، فیلسوف،ریاضیدان وستارهشناس یونانِ باستان است که "هر ستارهای در مدارِ خود با نغمۀ ویژۀ خود میچرخد و هماهنگی در جهان، هماهنگی بین نغمههای گوناگونِ ستارگان است."
در انتهای کتاب، برخی اصطلاحاتِ تخصّصی موسیقایی و یا واژههای دشوارِ فارسی بکاررفته را بهصورت پینوشت به انتهای متن افزودهایم.
گردآورنده: اُمید
آبان
۱۴۰۱
نظریاتِ علمی "احسان طبری" پیرامونِ ضرورتِ تکاملبخشی به موسیقی در ایران که دراین مجموعه گردآمده، حاصل متنِ دو سخنرانی ایشان در سالهای ۱۳۵۹ و ۱۳۶۰ است که در همان سالها بهصورت جداگانه از نوارِ صوتی پیاده و منتشرشده بود. متنِ این دو سخنرانی بررویهم، در واقع رسالۀ واحدی در حوزۀ هنرِ موسیقی را تشکیل میدهد، آنهم در مقطع یا تقاطعی چون انقلاب سال ۱۳۵۷ که هنرِ متعهّد با قوای مادّی تاریخ به دیدارِ هم رفته و هممضمون میشوند.
طبری در توضیحی بر متنِ سخنرانی دوّمِ خود نوشتهاست: "همین موءلّف یکبار دربارۀ موسیقی در یکیاز دفاتر شورای هنرمندان ونویسندگان اظهارنظر کرده و در این گفتوگو، مطالبِ آن نوشته، تنها در مواردِ نادری که ضرورت شده، بهمیان آمده است. لذا این دو نوشته مکمّلِ یکدیگرند و مباحثِ آنها یکسان نیست".
طبری در بخشِاوّلِ این رساله، ضمن بررسی سیرِ تاریخ موسیقی در ایران و برشمردنِ برخی ویژگیها وضعفها ازجمله مونوفونیک(تکصدایی) بودنِ موسیقی وفقرِ مضمونی و مایۀ نُدبهآمیزِ نَغَماتِ ایرانی؛ ضرورتِ تدوینِ تاریخ تکاملِ سیرِ موسیقی، ژانربندی علمی و نوین، و بسط و تکاملِ موسیقی ایرانی را مورد توجه قرار میدهد. طبری رسالۀ خود را مقدّمهای برای طرح پرسشِ "چه باید کرد؟" برای پژوهشگران و متخصّصانِ این رشته مهمّ ِهنری عرضه میکند و در انتها میپرسد: "آیا موسیقیِ یکصداییِ[مونوفونیکِ] مشرقزمین میتواند هنوز در درونِ قوانینِ ویژۀ خود امکانِ گسترش و بالِش داشته باشد، یا تنها نجاتِ آن، شرکت در فرهنگِ عالیِ موسیقیِ کلاسیک و جهانی با انبانی از نغمههاست؟"
در بخشِ دوّم، صاحبِ این رساله در تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۶۰ در سخنرانی دیگری "با حضورِ جمعی موسیقیدانانِ جوان" نظراتِ خود را در زمینۀ موسیقی ایران و جهان بسط داده است. طبری در چارچوبِ پاسخ به پنج پرسشِ طرح شده ازسوی حاضرین در جلسه، میکوشد تا با مراجعه به آرای مارکس، انگلس، لنین، فیثاغورث، ارسطو، گوته،... و با اشاره به وضعیتِ موسیقی در ایرانوجهان و ازجمله در اتّحادِ شوروی و غرب، جایگاه و نقشِ والا و انسانی موسیقی را تبیین کند. طبری در این بخش از رسالۀ خود یادآور میشود که "راهِ اساسی تکامل، همان تکیه به کوهِ خارائینِ هنرِ کلاسیک و ارثیّۀ باخها، موتزارتها، بتهوونها، برامسها، مندلسونها، چایکوسکیها، گلینکاها، واگنرها، و نیز به هنرِ خلقی ملّتهای گوناگون ساکنِ شوروی است."
احسان طبری در این رساله، ضمن تعریفی از "فوتوریسم" (هنرِ آینده) و "مدرنیسم" (هنرِ مدرن)، راهکارهایی را برای تکاملِ سالمِ موسیقی در ایران ارائه داده و با پیوندزدن بحثِ علمی خود با "پندارهای زرّینه"، تصویری آرمانی، با شکوه و اِستِهتیک از "جهانِ نغمهگر و همآهنگِ انسانی"در افقِ آیندهرا برای خواننده ترسیم میکند. موسیقی "در این کوهسارانِ سنگیده و بیقلبِ جهانِ سرمایه"، از نگاهِ احسان طبری چیزی نیست جز "ضربانِ رنجِ انسانی"!
گسترۀ وسیع دانشِ موسیقایی احسان طبری درحوزۀ سازشناسی، ظهورِ سبکها و مکاتب، و همچنین مفاهیم و مقولاتِ تخصّصی موسیقی غربیوشرقی، و نیز شناخت او از موسیقیدانانِ ایرانوجهان -بهرغمِ فروتنیِ صادقانه و مکرّری که دراین رساله ابراز میدارد-، بهراستی حیرتانگیز است.
کتابِ کمحجم و گرانسنگی که اینک در پیشِرو دارید، حاوی یکی از ارزشمندترین رسالههاییاست که در زمینۀ هنر و تاریخِ موسیقی و راههای تکاملِ آن در ایران بهنگارش درآمده و با گذشتِ چهاردهه میتواند مورد بهرهبرداری هنرجویان، دانشجویان و اساتیدِ رشتۀ موسیقی قرارگیرد.
سرچشمۀ متن بخشِ اوّل رساله با عنوان "برای یک سیرِ تکاملیِ سالم در موسیقی کشورِ ما"، فصلنامۀ شورای نویسندگان وهنرمندان ایران (دفتر اوّل، پاییز ۱۳۵۹)، و متن بخشِدوّم رساله با عنوان "گفتوگوییبا موسیقیدانانِ جوان دربارۀ هنر وموسیقی" از مجلۀ دنیا (شمارۀ ۲، اردیبهشت ۱۳۶۰) برداشت و ویرایش شده است.
عنوان کتاب (جهانِ نَغمهگر و هَمآهنگِ انسانی)، تعبیرِ زیبای احسان طبری در بخشِ دوّم رساله برپایۀ این نظریۀ فیثاغورث، فیلسوف،ریاضیدان وستارهشناس یونانِ باستان است که "هر ستارهای در مدارِ خود با نغمۀ ویژۀ خود میچرخد و هماهنگی در جهان، هماهنگی بین نغمههای گوناگونِ ستارگان است."
در انتهای کتاب، برخی اصطلاحاتِ تخصّصی موسیقایی و یا واژههای دشوارِ فارسی بکاررفته را بهصورت پینوشت به انتهای متن افزودهایم.
گردآورنده: اُمید
آبان
۱۴۰۱
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ما را از نظرخود مطلع کنید